چند کلمه از تورات
از حضرت علي (ع) روايت شده كه فرمودند
از تورات 12 آيه برگزيدم و به عربي بازگرداندم و روزانه سه نوبت در آنها مينگرم
از تورات 12 آيه برگزيدم و به عربي بازگرداندم و روزانه سه نوبت در آنها مينگرم
آيه نخست: يابن آدم، تا آن هنگام كه تحت قدرت و سلطنت مني، از شكوه هيچكس
پروا مكن و بدان كه قدرت و سلطنت من بر تو هميشگي و جاودان است.
آيه دوم: يابن آدم، تا آنگاه كه خزينهها از ارزاق پر دارم از نرسيدن روزي خويش
مينديش و بدان كه خزاين من پيوسته پر خواهد ماند.
آيه سوم: يابن آدم، تا آن زمان كه مرا تواني يافت، به هيچكس ديگر دل مبند و بدان
كه هر وقت مرا جويا شوي، نيكوكار و نزديك به خود خواهي يافت.
آيه چهارم: يابن آدم، به حق خودم سوگند كه من دوستدار توام، پس به حقي كه بر
تو دارم سوگندت ميدهم كه دوستدار من باش.
آيه پنجم: يابن آدم، تا آن وقت كه هنوز از صراط نگذشتهاي، از خشم من ايمن
منشين.
آيه ششم: يابن آدم، همه چيز را به خاطر تو آفريدم و ترا به خاطر عبادت خود، پس
مباد كه در راه آنچه براي تو آفريدهام از آنچه تو را براي آن آفريدم در گذري .
آيه هفتم: يابن آدم، ترا از خاك و پس از آن از نطفه و علقه و مضغه ساختم و
آفرينش تو مرا رنجي و دشواري نداشت، اينك پنداري كه از رساندن قرص ناني به
تو در رنج و دشواري شوم
آيه هشتم: بابن آدم، محض خاطر خويش بر من آشفته ميشوي، ليكن به خاطر من
بر خود خشمگين و آشفته نميگردي؟
آيه نهم: يابن آدم، روزي تو بر من فرض است و مرا نيز بر تو فرايضي است، ليكن
(بدان كه) اگر در انجام فرايض نسبت به من سرپيچي كني، من نه آنم كه از فرض و
عهده خويش سر باز پيچم
آيه دهم: يابن آدم، هركس ترا براي خودش ميخواهد، اما من ترا براي خودت
خواهانم، پس از من مگريزآيه يازدهم: يابن آدم، اگر به آنچه روزيت كردهام، راضي و خشنود باشي، جان و تن خويش را در آسايش و راحتي نهادهاي و انساني سزاوار و ستودهاي، ليكن اگر به قسمت من رضا ندهي، چنان دنيا را بر تو مسلط سازم كه چونان حيوان وحشي باديه پيمايي حيران و سرگردان گردي و به هر حال بر فزون تر از آنچه روزي مقسوم تو كردهام، دست نخواهي يافت و انساني ناسزاوار و ناشايستهايآيه دوازدهم: هرگاه در برابر من به بندگي ايستادي، چنان باش كه بندهاي خاكسار در برابر پادشاهي شكوهمند ايستاده است و چنان باش كه در منظر خويش مرا مييابي، كه اگر تو مرا نتواني ديد، من ترا ميبينم
پروا مكن و بدان كه قدرت و سلطنت من بر تو هميشگي و جاودان است.
آيه دوم: يابن آدم، تا آنگاه كه خزينهها از ارزاق پر دارم از نرسيدن روزي خويش
مينديش و بدان كه خزاين من پيوسته پر خواهد ماند.
آيه سوم: يابن آدم، تا آن زمان كه مرا تواني يافت، به هيچكس ديگر دل مبند و بدان
كه هر وقت مرا جويا شوي، نيكوكار و نزديك به خود خواهي يافت.
آيه چهارم: يابن آدم، به حق خودم سوگند كه من دوستدار توام، پس به حقي كه بر
تو دارم سوگندت ميدهم كه دوستدار من باش.
آيه پنجم: يابن آدم، تا آن وقت كه هنوز از صراط نگذشتهاي، از خشم من ايمن
منشين.
آيه ششم: يابن آدم، همه چيز را به خاطر تو آفريدم و ترا به خاطر عبادت خود، پس
مباد كه در راه آنچه براي تو آفريدهام از آنچه تو را براي آن آفريدم در گذري .
آيه هفتم: يابن آدم، ترا از خاك و پس از آن از نطفه و علقه و مضغه ساختم و
آفرينش تو مرا رنجي و دشواري نداشت، اينك پنداري كه از رساندن قرص ناني به
تو در رنج و دشواري شوم
آيه هشتم: بابن آدم، محض خاطر خويش بر من آشفته ميشوي، ليكن به خاطر من
بر خود خشمگين و آشفته نميگردي؟
آيه نهم: يابن آدم، روزي تو بر من فرض است و مرا نيز بر تو فرايضي است، ليكن
(بدان كه) اگر در انجام فرايض نسبت به من سرپيچي كني، من نه آنم كه از فرض و
عهده خويش سر باز پيچم
آيه دهم: يابن آدم، هركس ترا براي خودش ميخواهد، اما من ترا براي خودت
خواهانم، پس از من مگريزآيه يازدهم: يابن آدم، اگر به آنچه روزيت كردهام، راضي و خشنود باشي، جان و تن خويش را در آسايش و راحتي نهادهاي و انساني سزاوار و ستودهاي، ليكن اگر به قسمت من رضا ندهي، چنان دنيا را بر تو مسلط سازم كه چونان حيوان وحشي باديه پيمايي حيران و سرگردان گردي و به هر حال بر فزون تر از آنچه روزي مقسوم تو كردهام، دست نخواهي يافت و انساني ناسزاوار و ناشايستهايآيه دوازدهم: هرگاه در برابر من به بندگي ايستادي، چنان باش كه بندهاي خاكسار در برابر پادشاهي شكوهمند ايستاده است و چنان باش كه در منظر خويش مرا مييابي، كه اگر تو مرا نتواني ديد، من ترا ميبينم
0 Comments:
Post a Comment
<< Home